0
mini-cart-logo

سبد خرید شما خالی است.

اشتراک فعالی ندارید خرید اشتراک
0
mini-cart-logo

سبد خرید شما خالی است.

mini-cart-logo

سبد خرید شما خالی است.

خلاصه کتاب تو از پیش می‌دانی

کتاب You Already Know اثری الهام‌بخش و کاربردی است که بر این ایده تأکید می‌کند: بسیاری از پاسخ‌هایی که برای پیشرفت، تصمیم‌گیری، موفقیت […]...

خلاصه کتاب تو از پیش می‌دانی
نوع دوره:
کتاب
زمان دوره:
15 دقیقه
پیش نیاز:
بدون پیش نیاز
0
تعداد خلاصه‌جویان
0
امتیاز
درصد پیشرفت دوره: %100
توضیحات

کتاب You Already Know اثری الهام‌بخش و کاربردی است که بر این ایده تأکید می‌کند: بسیاری از پاسخ‌هایی که برای پیشرفت، تصمیم‌گیری، موفقیت شخصی یا حرفه‌ای به دنبال آن هستیم، در درون خودمان وجود دارد. نویسنده با ترکیب روایت‌های واقعی، پژوهش‌های روان‌شناسی، و تمرین‌های عملی به خواننده نشان می‌دهد چگونه می‌توان به «دانش درونی» یا همان شهود تکیه کرد، مرزهای ترس و عدم‌قطعیت را کنار زد و مسیر موفقیت را با اعتمادبه‌نفس بیشتری دنبال کرد. این کتاب راهنمایی عملی برای کشف خود، رشد فردی و ایجاد شفافیت ذهنی است.

خلاصه‌‌هایی از کتاب

خلاصه‌های استاندارد از این کتاب

خلاصه Blinkist مقاله

Understanding Intuition — درک شهود

وقتی افراد درباره «حس غریزی» صحبت می‌کنند، اغلب آن را یک جرقه ناگهانی قطعیت توصیف می‌کنند که از هیچ‌جا ظاهر می‌شود. اما در واقع، این جرقه‌های بینش تنها نتیجه قابل‌مشاهده فرایندی بسیار گسترده‌تر در زیر سطح هستند: شهود.
شهود فرایندی مداوم است که طی آن مجموعه فراوانی از تجربه‌ها، دانش و تأثیرات بیرونی را گرد هم می‌آورد و آن‌ها را بی‌صدا ترکیب می‌کند تا زمانی که لحظه مناسب فرا برسد. در همین لحظه است که ضربه آشنای وضوح را احساس می‌کنیم؛ حسی که گویی صدای درونی‌مان در حال سخن گفتن است.

این فرایند بیشتر نوعی بافتن ناخودآگاه روایت‌هاست تا محاسبات عمدی. گاهی سریع رخ می‌دهد و گاهی به‌ آهستگی، اما درست زمانی که تکه‌ها کنار هم قرار می‌گیرند، نتیجه اغلب به‌صورت آنی احساس می‌شود. چالش این است که این حس معمولاً مانند یک فرمان بلند ظاهر نمی‌شود—بیشتر شبیه یک نجواست که به‌راحتی در میان سروصدای زندگی روزمره گم می‌شود: تعهدات، گپ‌های اجتماعی و جریان مداوم اطلاعات اطراف ما.

برای شنیدن آن، باید بهتر گوش دادن را تمرین کنیم—چه با کاهش حواس‌پرتی‌های بیرونی و چه با حساس‌تر شدن نسبت به پیام‌های ظریفی که شهود به ما ارسال می‌کند. با تمرین، این صدا قابل‌تشخیص‌تر می‌شود و زمانی که آن را شنیدیم، عاقلانه است که به آن اعتماد کنیم.

The Nature of Gut Feel — ماهیت حس درونی

حس غریزی تصادفی نیست؛ بازتابی است از تمام آنچه هستیم و می‌دانیم—به‌صورت یک بینش عمیق و浓縮‌شده. مشکل زمانی به وجود می‌آید که به خود شک می‌کنیم و اختیار تصمیم را به نظر دیگران می‌سپاریم. احترام گذاشتن به حس درونی یعنی احترام گذاشتن به تجربه‌های زیسته خودمان.

این موضوع زمانی اهمیت بیشتری دارد که زندگی پیچیده می‌شود. برخی چالش‌ها مستقیم‌اند، برخی با تحلیل حل می‌شوند، اما برخی دیگر به‌ شدت پیچیده یا آشفته‌اند. در چنین مواردی، تحلیل کافی نیست و حس درونی تنها ابزاری است که می‌تواند سیگنال واقعی را از میان نویز بیرون بکشد.

بنابراین شهود یک هدیه مرموز نیست؛ فرایندی مداوم است که وقتی به آن توجه کنیم، می‌تواند بینش‌هایی ارائه دهد که با اعتمادبه‌نفس بر اساس آن‌ها عمل کنیم.

سه مسیر عملی برای تقویت شهود

درون‌نگری: آغاز کار از درون

برای توسعه شهود، ابتدا باید رو به درون کنیم.
درون‌نگری کمک می‌کند بفهمیم شهود چگونه در ما ظاهر می‌شود و چه زمانی نجواهای ظریف آن را باید جدی بگیریم.

این فرایند چهار بُعد کلیدی دارد:

شهود مبتنی بر شخصیت

هر فرد ویژگی‌هایی دارد—آشکار یا پنهان—که بر ادراک و واکنش او نسبت به دنیا اثر می‌گذارند. اندیشیدن به نقاط قوت،癖‌ها و زمینه‌های رشد به ما کمک می‌کند بهتر بفهمیم شهود چگونه از این خصوصیات تغذیه می‌کند.

شهود بدنی (Embodiment)

آن حس سنگینی در معده، تنش شانه‌ها یا سبکی ناگهانی سینه اتفاقی نیست. ذهن و بدن درهم‌تنیده‌اند و بدن اغلب معنایی را حمل می‌کند که ذهن در حال پردازش آن است. یاد گرفتن اینکه این حس‌ها معمولاً کجا و چگونه ظاهر می‌شوند، پیام شهود را شفاف‌تر می‌کند.

شهود احساسی

احساسات پیچیده‌اند و گاهی لایه‌لایه. کلید کار، دقیق شدن در آن‌هاست.
به‌جای گفتن «حالم خوب نیست»، می‌توان آن را مشخص‌تر کرد: خسته‌ام، ناامیدم، یا پنهانی عصبانی.
نام‌گذاری احساسات باعث می‌شود نقشه احساسی بهتری داشته باشیم و همین امر به وضوح حس غریزی کمک می‌کند.

شهود شناختی

طرحواره‌ها، مدل‌های ذهنی و الگوهای فکری ما فیلترهایی هستند که از طریق آن‌ها دنیا را تفسیر می‌کنیم. آگاهی از این ساختارهای ذهنی به ما کمک می‌کند بفهمیم چگونه شهود از آن‌ها تأثیر می‌پذیرد و کجا ممکن است نیاز به بازنگری داشته باشد.

تعامل: توجه به سیگنال‌های شهودی در لحظه

وقتی درک کردیم شهود چگونه در بدن، ذهن و احساسات ما عمل می‌کند، می‌توانیم به سراغ لحظه حال برویم—جایی که شهود نقش یک همراه روزانه را بازی می‌کند.

سه نوع سیگنال شهودی رایج وجود دارد:

لحظات Eureka (آها!)

لحظاتی که همه‌چیز ناگهان «کلیک» می‌کند.
وقتی تجربه جدید با دانسته‌های قبلی کاملاً هماهنگ می‌شود، روشنایی و هیجان ظاهر می‌گردد.

حس Spidey Sense (اوه‌اوه!)

زمانی که چیزی درست به نظر نمی‌رسد. بدن، احساسات یا افکارمان به ما هشدار می‌دهند که لازم است مکث کنیم و توجه بیشتری نشان دهیم.

 Jolt (ووو!)

تکان‌هایی که دیدگاه ما را مثل یک گوی برفی تکان می‌دهند.
در این لحظات، باورها، عادات و فرضیات دگرگون می‌شوند و شهود ما را به سمت چارچوب‌های جدید هدایت می‌کند.

آگاهی از اینکه هر یک از این لحظات چگونه در شخصیت، بدن، احساسات و افکار ما بروز می‌کنند، توانایی تصمیم‌گیری ما را دقیق‌تر و فعال‌تر می‌کند.

تکرار و یادگیری: بلوغ نهایی شهود

آخرین مرحله، تکرار (Iteration) است—جایی که شهود واقعاً بالغ می‌شود.

گرچه حس درونی «دروغ نمی‌گوید»، اما می‌تواند بد تعبیر شود.
برای رفع این خطاها، نیازمند:

  • بازتاب‌های مداوم

  • یادگیری از اشتباه‌ها

  • بررسی الگوهای گذشته

هستیم.

خطر اعتماد به نفس کاذب

گاهی فکر می‌کنیم از قبل چیزی را بلدیم و همین باعث می‌شود نشانه‌های ظریف هشداردهنده را نادیده بگیریم. این نوع غرور موقعیتی، شهود را تضعیف می‌کند.

یادگیری از دیگران

خواندن داستان‌ها، شخصیت‌ها و ایده‌های متنوع، زمینه ذهنی ما را گسترده‌تر می‌کند و باعث می‌شود الگوهای بیشتری را هنگام تصمیم‌گیری تشخیص دهیم.

ارزش اشتباه‌ها

اشتباه‌ها سوخت اصلی تقویت شهود هستند.
هر خطا یا برداشت اشتباه، فرصتی برای تنظیم مجدد حس درونی است—نه دلیلی برای خودسرزنشی.

اهمیت مرور گذشته

با نگاه به موفقیت‌ها و شکست‌های گذشته، الگوهای تکرارشونده‌ای آشکار می‌شود که در آینده قابل‌استفاده‌اند.

در نهایت، شهود ابزاری کاملاً شخصی است و با مرور زمان و تجربه، تبدیل به یک قطب‌نمای قابل‌اعتماد می‌شود—آن‌قدر که شاید از خود بپرسیم چگونه تا پیش از این بدون آن زندگی می‌کردیم.

جمع‌بندی و پیام نهایی کتاب

در این خلاصه از کتاب You Already Know یاد گرفتیم:

  • راهنمای واقعی ما درون خودمان است

  • حس غریزی حاصل ترکیب شخصیت، تجربه‌ها، احساسات و الگوهای فکری است

  • با توجه، تمرین، و تکرار می‌توان شهود را Sharper، دقیق‌تر و قابل‌اطمینان‌تر کرد

  • شهود در شرایط پیچیده همان چیزی است که ما را «در مسیر درست» نگه می‌دارد

این فرایند به ما کمک می‌کند به‌جای سرگردان بودن، با قطب‌نمایی درونی، مطمئن‌تر قدم برداریم.

برداشت هایی از کتاب

نکات طلایی، سوالات، کیس استادی و...

10 نکته کلیدی از کتاب مقاله

  • شهود نتیجه یک لحظه ناگهانی نیست؛ خروجی یک فرایند بلندمدت ناخودآگاه است که تجربه‌ها، دانش و نشانه‌های بیرونی را یکپارچه می‌کند.

  • حس درونی یک نجواست نه یک فریاد؛ برای شنیدن آن باید حواس‌پرتی‌ها را کم کرده و آگاهانه به خود گوش دهیم.

  • شهود بازتاب تمام هویت ماست—شخصیت، بدن، احساسات و الگوهای فکری ما پایه‌های اصلی آن هستند.

  • مسائل پیچیده و مبهم نیازمند شهود هستند؛ چون منطق و تحلیل در موقعیت‌های آشفته همیشه راهگشا نیستند.

  • درون‌نگری اولین گام توسعه شهود است و شامل توجه عمیق به بدن، احساسات، رفتار و فکر است.

  • سیگنال‌های شهودی سه شکل دارند: Eureka (آها)، Spidey Sense (اوه‌اوه)، و Jolt (ووو) که هرکدام معنا و نقش متفاوتی در تصمیم‌گیری دارند.

  • تعامل با محیط و دیگران شهود را تقویت می‌کند زیرا بازخوردهای لحظه‌ای درک ما از سیگنال‌های درونی را روشن‌تر می‌سازد.

  • تکرار و بازاندیشی (Iteration) شهود را بالغ می‌کند؛ مطالعه تجربه دیگران، اشتباه‌ها و مرور گذشته باعث افزایش دقت حس درونی می‌شود.

  • اعتمادبه‌نفس کاذب یکی از موانع بزرگ شهود است؛ زیرا ما را نسبت به نشانه‌های ظریف بی‌تفاوت می‌کند.

  • شهود یک ابزار کاملاً شخصی است و با تمرین، تبدیل به یک قطب‌نمای دائمی و قابل‌اعتماد می‌شود.

پرسش و پاسخ از کتاب مقاله

1) شهود دقیقاً چیست؟

شهود فرایندی ناخودآگاه است که تجربه‌ها، دانش و نشانه‌های بیرونی را ترکیب می‌کند تا در لحظه مناسب بینش یا وضوح ایجاد کند.

2) چرا حس درونی گاهی شنیده نمی‌شود؟

چون شبیه نجواست و سروصدای روزمره—اطلاعات، فشارها، نظرات دیگران—آن را خاموش می‌کند.

3) در چه موقعیت‌هایی تحلیل کافی نیست و باید از شهود استفاده کنیم؟

در مسائل پیچیده، آشفته یا غیرقابل‌پیش‌بینی که راه‌حل صحیح فقط پس از اقدام آشکار می‌شود.

4) چطور می‌توانم بفهمم حس درونی‌ام قابل اعتماد است؟

با تمرین درون‌نگری، شناخت بدن، احساسات، افکار، و مرور تجربه‌ها به‌مرور دقت شهود افزایش می‌یابد.

5) سیگنال‌های شهودی چه انواعی دارند؟

سه نوع: Eureka (وضوح ناگهانی)، Spidey Sense (هشدار)، و Jolt (تغییر پارادایم و تکان ذهنی).

6) چگونه می‌توانم حس‌های بدنی را بهتر تفسیر کنم؟

با توجه دقیق به اینکه نشانه‌ها در کجای بدن و چگونه بروز می‌کنند: تنش، سبکی، سنگینی یا هیجان.

7) نقش احساسات در شهود چیست؟

احساسات لایه‌های مهمی از معنا را منتقل می‌کنند؛ نام‌گذاری و شفاف‌سازی آن‌ها به تقویت حس درونی کمک می‌کند.

8) چطور اشتباه‌ها شهود را قوی‌تر می‌کنند؟

هر خطای شهودی الگویی جدید خلق می‌کند و به تنظیم‌ مجدد مدل‌های ذهنی کمک می‌کند.

9) چرا خواندن و یادگیری از دیگران مهم است؟

زیرا تجربه‌های دیگران چشم‌انداز ما را گسترش می‌دهد و زمینه‌های بیشتری برای مقایسه و تصمیم‌گیری ایجاد می‌کند.

10) چطور می‌توانم شهود را در بلندمدت تقویت کنم؟

با سه کار مداوم: درون‌نگری، تعامل آگاهانه، و تکرار/بازاندیشی.

10 مثال کاربردی از کتاب مقاله

1) مدیریت کسب‌وکار:

وقتی یک قرارداد جدید حس «درست نبودن» ایجاد می‌کند، قبل از امضا مکث کنید و نشانه‌های احساسی یا بدنی را بررسی کنید.

2) رهبری تیم:

در جلسات تیمی، اگر ناگهان ایده‌ای به ذهن‌تان می‌رسد (لحظه Eureka)، آن را یادداشت کرده و بررسی کنید حتی اگر هنوز منطقی به‌نظر نرسد.

3) استخدام و مصاحبه:

اگر در مصاحبه حس Spidey Sense فعال می‌شود، سؤال‌های عمیق‌تر بپرسید تا علت احساس را مشخص کنید.

4) روابط شخصی:

وقتی نسبت به یک رابطه احساس دل‌پیچه یا تنش دارید، آن را نادیده نگیرید؛ ممکن است نشانه‌ای از نیاز به گفت‌وگو یا مرزبندی باشد.

5) توسعه فردی:

هر شب سه حس یا واکنش درونی روز را ثبت کنید تا نقشه‌ای شخصی از نشانه‌های شهودی خود بسازید.

6) حل مسئله:

در چالش‌های پیچیده که راه‌حل منطقی واضح نیست، به شهود اجازه دهید مسیرهای احتمالی را پیشنهاد کند و سپس آن‌ها را آزمایش کنید.

7) کارآفرینی:

در مواجهه با ایده‌های جدید، به لحظه‌های Jolt توجه کنید؛ شاید به تغییر مدل کسب‌وکار اشاره داشته باشند.

8) تصمیم‌گیری مالی:

اگر درباره سرمایه‌گذاری سردرگم هستید، ابتدا حس درونی را بررسی کنید و سپس داده‌های مالی را کنار آن قرار دهید.

9) یادگیری و مطالعه:

مطالعه داستان‌ها و تجربه دیگران باعث گسترش الگوهای ذهنی می‌شود و شهود شما را برای موقعیت‌های جدید آماده می‌کند.

10) ارتقای شغلی:

قبل از پذیرش نقش جدید، به احساسات و واکنش‌های بدنی خود توجه کنید؛ بدن اغلب حقیقتی را نشان می‌دهد که ذهن هنوز پردازش نکرده است.

کیس استادی از کتاب مقاله

کیس استادی ۱ – مدیر پروژه‌ای که به سیگنال Spidey Sense بی‌توجهی می‌کرد

وضعیت:

لیلا، مدیر یک پروژه IT، روی یک همکاری خارجی برای توسعه یک ماژول نرم‌افزاری حساب کرده بود. از همان جلسه اول، حس خفیفی از ناهماهنگی در تیم پیمانکار داشت—نبود شفافیت، پاسخ‌دهی کند و توضیحات مبهم.

چالش:

با اینکه حس درونی لیلا نوعی هشدار بود، او آن را نادیده گرفت چون همه‌چیز روی کاغذ «منطقی» به نظر می‌رسید. اما بعداً تأخیرهای پیاپی و کیفیت پایین خروجی باعث شد پروژه در آستانه شکست قرار گیرد.

راهکار برگرفته از کتاب:

  • لیلا یاد گرفت که Spidey Sense را جدی بگیرد: هر وقت حس ناخوشایندی ظاهر شد، باید بررسی عمیق‌تری انجام دهد.

  • او پرسش‌های ریشه‌ای بیشتری مطرح کرد، رفتارهای تیم پیمانکار را دوباره ارزیابی کرد و در نهایت تصمیم به تغییر تأمین‌کننده گرفت.

  • نتیجه: پروژه نجات یافت و او به اهمیت گوش دادن به سیگنال‌های اولیه شهود پی برد.


کیس استادی ۲ – کارآفرینی که Eureka لحظه‌ای مسیرش را تغییر داد

وضعیت:

سامان در حال توسعه یک اپلیکیشن مدیریت زمان بود، اما بازار رقابتی شدید باعث شده بود گیج و بی‌انگیزه شود.

چالش:

در یکی از روزهای عادی، هنگام صحبت با مشتری، ناگهان یک لحظه «Eureka» در ذهنش جرقه زد: مشتری‌ها نه مشکل «مدیریت زمان» بلکه مشکل «مدیریت انرژی و تمرکز» داشتند.

راهکار برگرفته از کتاب:

  • او یاد گرفت که لحظات آها را ثبت و دنبال کند زیرا ترکیبی از تجربه‌های گذشته و شناخت واقعی نیاز مشتری هستند.

  • سامان محصول را بازطراحی کرد، ویژگی‌هایی برای «مدیریت انرژی» افزود و به یک مزیت رقابتی واقعی رسید.

  • نتیجه: اپلیکیشن در یک بازار ترکیبی جدید موفق شد.


کیس استادی ۳ – کارمند منابع انسانی و یک Jolt تغییر‌دهنده بازی

وضعیت:

هانیه مسئول استخدام در یک شرکت بزرگ بود. او برای یک موقعیت مهم مدیریتی، چندین گزینه مناسب داشت اما نمی‌توانست تصمیم نهایی را بگیرد.

چالش:

در جلسه‌ای ناگهانی با یکی از نامزدها، او یک «Jolt» قوی احساس کرد—نوعی تغییر نگاه—متوجه شد که معیارهایش بیش از حد فنی بوده و ابعاد رفتاری/رهبری را نادیده گرفته است.

راهکار برگرفته از کتاب:

  • هانیه از آموزه کتاب فهمید Jolt نشانه تغییر پارادایم است.

  • معیارهای انتخاب را بازتعریف کرد و مصاحبه‌ها را دوباره ارزیابی نمود.

  • فردی که ابتدا در رتبه دوم بود، با معیارهای جدید بهترین گزینه شد و بعدها عملکرد فوق‌العاده‌ای داشت.


کیس استادی ۴ – رشد شهود از طریق تکرار و بازاندیشی

وضعیت:

نوید، یک تحلیل‌گر مالی، چند بار تصمیم‌های سرمایه‌گذاری اشتباه گرفته بود. هر بار حس درونی‌اش می‌گفت تصمیم درست نیست، اما او بر منطق خشک عددی تکیه می‌کرد.

چالش:

این ناهماهنگی بین تحلیل و حس درونی باعث زیان‌های مکرر و بی‌اعتمادی به خود شده بود.

راهکار برگرفته از کتاب:

  • نوید شروع کرد به ثبت اشتباهات، مرور الگوها و یافتن نقاط کور ذهنی.

  • آموخت که حس درونی حاصل سال‌ها تجربه است و باید آن را در کنار داده‌ها تحلیل کند.

  • نتیجه: تصمیم‌های سرمایه‌گذاری او در طول چند ماه به‌طور واضح بهبود یافت و دقت پیش‌بینی‌اش افزایش یافت.


کیس استادی ۵ – مدیر تیمی که از زبان بدن و احساسات برای تقویت شهود استفاده کرد

وضعیت:

یک مدیر فروش (سحر) در جلسات تیمی متوجه تنش پنهانی در اعضا می‌شد، اما دلیل آن را نمی‌فهمید.

چالش:

احساس سنگینی در سینه‌اش و تنشی که هنگام ورود به جلسه حس می‌کرد، نشان می‌داد چیزی درست نیست اما او نمی‌توانست آن را تحلیل کند.

راهکار برگرفته از کتاب:

  • او تکنیک‌های شهود بدنی را به‌کار گرفت: ثبت مکان و شدت احساسات و ارتباط آن‌ها با رفتار تیم.

  • بعد از پرس‌وجو و تعامل دقیق، کشف کرد یک ناهماهنگی جدی بین دو عضو تیم وجود دارد.

  • با رفع این تعارض، روحیه تیم بالا رفت و عملکرد فروش بهتر شد.

آشنایی با کتاب و نویسنده

با کتاب اصلی و نویسنده کتاب به صورت خلاصه آشنا شوید

آشنایی مختصر با نویسنده فایل های ضمیمه

Laura Huang (لورا هوانگ) پژوهشگر، استاد دانشگاه هاروارد و نویسنده‌ای برجسته در حوزه رفتار سازمانی، تصمیم‌گیری و رهبری است. او بیشتر به‌خاطر تحقیقاتش درباره اینکه افراد چگونه می‌توانند نقاط ضعف یا شرایط نابرابر را با قدرت نفوذ، ادراک صحیح و مدیریت برداشت دیگران به فرصت تبدیل کنند شناخته می‌شود.
از آثار مشهور او می‌توان به کتاب Edge: Turning Adversity into Advantage اشاره کرد که بازتاب گسترده‌ای در حوزه کسب‌وکار و توسعه فردی داشته است. جهان‌بینی فکری او بر این اصل استوار است که انسان‌ها با شناخت بهتر توانایی‌های درونی خود می‌توانند مسیر متفاوتی از آنچه جامعه برایشان تعیین می‌کند خلق کنند.

آشنایی با کتاب فایل های ضمیمه

کتاب You Already Know در دهه اخیر منتشر شده است (اطلاعات دقیق در فایل ورودی موجود نبود). نسخه‌های مختلف چاپی و دیجیتال آن توسط ناشران آمریکایی در حوزه روان‌شناسی و توسعه فردی منتشر شده‌اند. سبک نگارش کتاب، ترکیبی از روایت‌پردازی، پژوهش علمی و راهنمایی‌های عملی است که آن را برای خوانندگان عمومی و مخاطبان کسب‌وکار به یک منبع معتبر تبدیل می‌کند.

خلاصه‌های مرتبط

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “خلاصه کتاب تو از پیش می‌دانی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات و مشاوره

برای ارائه پیشنهادات خود و یا دریافت مشاوره، اطلاعات زیر را وارد کنید